جدول جو
جدول جو

معنی سه پتال - جستجوی لغت در جدول جو

سه پتال
نوعی سوسک
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

یکی از آلات موسیقی شبیه تار که کاسۀ آن کوچک تر از کاسۀ تار است و با ناخن سبابۀ نواخته می شود. این ساز در قدیم دارای سه سیم بوده، اما امروزه چهار سیم دارد، سه رود
فرهنگ فارسی عمید
(سِ)
بندروغ آب که میان آب نهند تا از گذرگاه بجائی دیگر روند. (فرهنگ اسدی چ پاول هورن)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
طنبوری راگویند که بدان سه تار بسته باشند. (برهان). ساز سه تار. (فرهنگ رشیدی). ستار. (ناظم الاطباء) :
گرم ساز یکتا زنی یا دوتایی
دراندازمت کز سه تا میگریزم.
خاقانی.
نوای باربد و ساز بربط و مزمار
طریق کاسه گر و راه ارغنون و سه تا.
خاقانی.
این دل همچو چنگ را مست و خراب و دنگ را
زخمه بکف گرفته ام همچو سه تاش میزنم.
مولوی (از فرهنگ رشیدی).
، بازی نرد که سه کعبتین بازند. (فرهنگ رشیدی) :
از نردسه تا پای فراتر ننهادیم
هم خصل به هفده شد و هم داو سر آمد.
سوزنی.
، سه ته که ستو گویند. (فرهنگ رشیدی) ، (عدد توصیفی). سه واحد و سه عدد. (ناظم الاطباء) ، سه پیاله که به تازی ثلاثۀ غساله گویند و حکیمان نهار خورند تا غسل معده از فضلات کند. (فرهنگ رشیدی) :
محبانه دعایی کرد خواهم
حکیمانه سه تایی خورد خواهم.
حکیم نزاری قهستانی (از فرهنگ رشیدی)
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
هفتال. هیتال. هیتل. هیطل. هپتالی. هفتالی. ج، هپتالان. هفتالان. هیاطله. هپتالیان. هفتالیان. در بندهشن ایرانی: هفتالان. به ارمنی: هپتال. فارسی: هیتل. عربی: هیطل. مقایسه شود با بیلی بولتن شرقی، 4 و 6 (1932) ، ص 946 و مابعد. نام قومی است که در زمان پیروز پادشاه ساسانی از ایالت کانسوی چین، به نواحی تخارستان که تازه کیداریان از آنجا رفته بودند، هجوم آوردند و پیروز را مغلوب و اسیر ساختند. برای اطلاع بیشتر رجوع به کلمه هپتالیان شود. قوم هپتال را ’هونهای سفید’ نیز نامیده اند. اما نمیتوان حقیقهً آنها را از اقوام هون شمردزیر به روایت پروکوپیوس این طایفه از حیث سفیدی پوست و زندگی مدنی، با اقوام هون اختلاف داشتند. و نیز بنا بر قول مارکوارت (ایرانشهر ص 55 یادداشت 8) ابتدا خیونیان به اسم ’هون سفید’ خوانده میشدند و این عنوان بعداً به هپتالیان اطلاق شده است. چند سکه از هفتالیان در دست است که روی آن خطوطی با حروف کوشانی، که از الفبای یونانی مشتق شده، منقوش است. چند سکه هم به خط هندی معروف به براهمی موجود است. (ایران در زمان ساسانیان، کریستنسن، ترجمه رشید یاسمی ص 316)
لغت نامه دهخدا
سازی است از نوع طنبور که کاسه آن کوچکتر از تار است و به وسیله ناخن سبابه نواخته میشود. سه تار در قدیم دارای سه سیم بوده ولی اکنون چهار سیم دارد
فرهنگ لغت هوشیار
سازی است زهی مانند تار که کاسه اش کوچک تر است و با ناخن نواخته می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سه تا
تصویر سه تا
ستا. ستار. ستاره، طنبوری است که سه تار به آن بسته باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سه تا
تصویر سه تا
ستا، سه پیاله شراب که هر ناهار خورند تا غسل معده دهد، ثلاثه غساله
فرهنگ فارسی معین
سوسک خانگی درشت و چاق
فرهنگ گویش مازندرانی
در اصطلاح پرورش دهندگان کرم ابریشم بهخورد دهه یا دهه ی کوچک
فرهنگ گویش مازندرانی